وقتی که مارول نخستین قسمت از بخش تازهی دنیای ابرقهرمانیاش یا همان Guardians of the Galaxy «نگهبانان کهکشان» را به اکران عمومی گذاشت، کمتر کسی فکر میکرد که فیلم نهایی، محصولی تا به این اندازه متفاوت، جذاب و سرگرمکننده باشد و تا این حد، به دور از فضای داستانی مابقی قصهگوییهای این کمپانی به نظر برسد. محصولی که نه ترسی از غرق کردن مخاطب در داستانگویی بامزه، اغلبا بیمعنی و همواره جذاب خودش داشت و نه میخواست به چیزی خارج از عناصر شکلدهندهی دنیای پیرامون کاراکترهایش تظاهر کند.
ساختهای که تماما به جلوههای ویژه خلاصه نمیشد و به معنی واقعی کلمه پروتاگونیستهایش بیشترین توجه فیلمساز را به خود اختصاص داده بودند. نتیجه هم چیزی نشد جز آن که «نگهبانان کهکشان» در فروش از چیزی فروگذار نکرد، نمرات قابل قبولی از منتقدان گرفت و ناگهان استارلرد (کریس پرت) و دار و دستهاش را به شکل دیوانهواری در دل طرفداران جا داد. با همهی اینها، مثل هر فیلم موفق دیگری، وقتی صحبت از ساخت قسمت دوم «نگهبانان کهکشان» به میان آمد، اغلب طرفداران پر و پا قرص فیلم اول دقیقا به اندازهی هیجانزده شدنشان برای تماشای اثر بعدی، از امکان خراب شدن و شکست خوردن آن نیز نگران شدند.
نگرانی معقولی که با توجه به دنیایی از دنبالههای ضعیف هالیوود در سالهای اخیر اتفاقا کاملا هم منطقی به نظر میرسید و کسی نمیتوانست آن را زیر سوال ببرد. اما اگر این اضطراب بر پایهی این بوده که ممکن است فیلم بعدی اثر بدی باشد، بگذارید خیالتان را راحت کنم که جلد دوم کتاب سینمایی «نگهبانان کهکشان»، قطعا گرفتار آن نشده و اثر تازهی جیمز گان، بدون شک در جلوهی فیلمی دوستداشتنی، جذبکننده و صد البته لایق تماشا ظاهر شده است.
راستش را بخواهید، نبرد پایانی فیلم و در کل دقایق هیجانی انتهایی آن مجموعهی جذابی را تشکیل داده، اما برخلاف انتظارتان از چنین فیلم پرمقدمهای، دقایق ابتدایی و خستهکنندهی اثر در خلق آن بیتاثیر بودهاند. چون شما در طول دقایق نهایی، حتی برای یک لحظه فرصت فکر کردن به این که نبرد پیش رویتان به چه دلیلی ایجاد شده ندارید و فقط از شوخیهای مدام، اکشنهای جذاب، همکاری بامزهی کاراکترها و ریتم تند و سریع فیلم لذت میبرید.
تازه حدس بزنید چه شده! این که شما وقت فکر کردن به آن دقایق ابتدایی را ندارید، چیزی نیست جز بزرگترین نقطهی قوت فیلم. چون بدون شک اگر قرار بود جذابیت نهایی اثر را با یافتن علل شکلگیری دقایق پایانیاش در نیمهی نخست فیلم پیدا کنید، به طرزی جدی با دربی بسته مواجه میشدید. منظورم این است که دومین قسمت از «نگهبانان کهکشان»، شاید در مقدمهپردازی طولانی باشد و وقت زیادی را به این کار اختصاص بدهد، اما قطعا در آن مقدمه چیز خاصی را ارائه نمیکند و بیشتر وقتتان را هدر میدهد. چرا که در آن دقایق، نه روابط شخصیتها به چیزی غیر از آنچه که همیشه بوده تبدیل میشود و نه همذاتپنداری مخاطب با یکی از کاراکترها افزایش مییابد. به جای اینها، همهچیز به آن خلاصه شده که از یک محیط زیبای سیجیآی به یک محیط زیبای سیجیآی دیگر میروید، یک مشت رخداد به شدت قابل حدس و در بسیاری موارد بیتاثیر را مشاهده میکنید و در اغلب مواقع، با سکانسهایی زورکی و اضافه مواجه میشوید.
البته در این بین دقایق جذابی مثل گفت و گوی درکس (دیو باتیستا) و مانتیس (پُم کلمنتیف) را هم میشود یافت که برخلاف جریان اصلی رویدادها در آن دقایق جلوهای خواستنی داشته باشند، اما مشکل اینجا است که در اغلب ثانیهها، صحنههایی مانند توپبازی مسخره و اعصابخوردکن استارلرد و پدرش با یک نوع انرژی درون سیارهای (!) چیزی است که با آن مواجه میشوید!
نگهبانان کهکشان ۲ تمرکز ویژه ای بر روی شخصیت های استار لورد، گامورا و نبیولا دارد، تمرکزی که برای ادامه ی حضور این چهره ها در دیگر فیلم های دنیای سینمایی مارول ضروری به نظر می رسد. یوندا و ایگو نیز شخصیت هایی هستند که مستقیما به استار لورد ربط پیدا می کنند، البته فیلم به یوندا این اجازه را داده است تا شخصیت پیچیده و جذاب تری از خود نشان بدهد. نگهبانان کهکشان فرصت بسیار مناسبی بوده است تا شاهد ارتقای رابطه بین گامورا و نبیولا باشیم، این دو نفر که هر دو دخترهای تانوس می باشند، زمان مناسبی وارد فیلم شده اند و احتمال استفاده ی مجدد از آنها در یک فیلم دیگر نیز بسیار زیاد است.
از شخصت های جدید و جذاب اضافه شده به فیلم باید پام کلمنتیف در نقش مانتیس اشاره کرد، شخصیتی که در بین تازه واردها کاملا برجسته است. نگهبانان کهکشان بخشی از جنبه ی طنز خود را مدیون اجرای عالی دیو بائوتیستا در نقش درکس است، او همچنین در فیلم بهترین تعامل با مانتیس را دارد و می توان گفت به نحوی مسئول معرفی این کاراکتر جدید می باشد. شخصیت ایگو نیز با اجرای توانمند کرت راسل، در دسته ی دوم جزو مهم های فیلم به شمار می رود. کاراکتر آیشا با بازی الیزابت دبیکی نیز در حد خود حضور قابل قبولی در فیلم داشته است.
بازیگران فیلم هر کدام در نقش ها و به اندازه ی خود عالی ظاهر شده اند و از بین آنها نیز جا دارد به تازه وارد جمع، سیلوستر استالونه اشاره کرد. از بین سایرین نیز باید کاراکتر راکونِ بردلی کوپر و گروتِ وین دیزل را نام برد، شخصیت هایی که هر کدام ممکن است باعث سرگرم کردن طیفی از مخاطبان شده باشند.
در پایان نیز باید گفت که فیلم نگهبانان کهکشان بخش ۲ که دنباله ی فیلم اول می باشد، با جلوه های ویژه، موسیقی متن، اجرای عالی بازیگران و داستان مناسب یکی از محبوب ترین فیلم های سال جاری می باشد و باید منتظر بود تا حضور قهرمانان این فیلم را در فیلم انتقام جویان: جنگ بی نهایت و همکاری آنها با دیگر ابرقهرمانان مارول را دید.